قدیمترها پیادهروی میکردم تا با دوستانی باشم.
دوستانم رفتند.
بعد پیاده روی میکردم که درد نبودشان را مرهمی باشد.
حالا پیادهروی میکنم چون دوست دارم. چون منم.
اگرچه
روح انسان مثل جسم انسان
خراش که بر میدارد، نه کمک میخواهد نه چیزی.
زخمش وقتی عمیق میشود، بخیه میخواهد و جایش میماند ولی هنوز سالم است.
استخوانش که میشکند، باید درست جوشش دهد و خیلی کارها را ممکن است نتواند به خوبی قدیم انجام دهد.
و وای اگر عضوی از وی ناقص شود...
دوستانم رفتند.
بعد پیاده روی میکردم که درد نبودشان را مرهمی باشد.
حالا پیادهروی میکنم چون دوست دارم. چون منم.
اگرچه
روح انسان مثل جسم انسان
خراش که بر میدارد، نه کمک میخواهد نه چیزی.
زخمش وقتی عمیق میشود، بخیه میخواهد و جایش میماند ولی هنوز سالم است.
استخوانش که میشکند، باید درست جوشش دهد و خیلی کارها را ممکن است نتواند به خوبی قدیم انجام دهد.
و وای اگر عضوی از وی ناقص شود...