ملغمه

ملغمه یعنی اینجا هدفش فقط زده شدن حرفه نه درستیش

ملغمه

ملغمه یعنی اینجا هدفش فقط زده شدن حرفه نه درستیش

بعضی وقتا احساس می‌کنی نوشتن توی کاغذ کافی نیست...
نوشتن فکرا و حرفا توی دنیای وب مثل انداختن سوزن در یک حجم عظیمی از کاهه....

۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

عجب جمله‌ی خفنی گفتم وقتی گفتم «همه جا رو آلوده کردیم».

حقیقتا فقط به جا محدود نمیشه. موسیقی و بو و رنگ و حرفا و تیکه‌کلاما و خیلی چیزای دیگه هم آلوده شدن...


تازه من کلیشو سعی کردم فراموش کنم.

احساس می‌کنم مانند هرآنچه که از باقی مونده‌ی آثار باستانی تخریب شده مراقبت می‌کنن، منم از یک سری ازین «آلودگی»ها مراقبت می‌کنم چون دوستشون دارم و برام ارزشمندن.

و امروز هم این جمع.

یه شب با شیخ پیاده‌روی می‌کنم و احساس می‌کنم غرق در تمام سوالات و جواب‌هاش هستم.

شب دیگری هم باید ذهنم را از نبایدها خالی کنم. جواب سوالات دیگران.

اون زمانی که با خودم فکر می‌کردم که چقدر از شباهت محیط کارم و دوران کارشناسیم خوشحالم و لذت می‌برم؛ به این فکر نکرده بودم که آخرش چی به سرم اومده بود...


الان فهمیدم.

اشک می‌ریخت. نگاهش می‌کردم و لبخند می‌زدم.
زیباترین مفهوم زندگی حرفش را با همین چند قطره می‌زند...
شاید امروز درد باشد. اما روزی تورا به اوج می‌برده.
روزی که خاموشش کنی، می‌فهمی بهترین چیزی که داشتی را از دست داده‌ای...

حس‌های خوب، لزوما مترادف با شادی نیستند. گاهی دلت برای همین اشک‌ها تنگ می‌شود.



گاهی
امثال من
به اشک ریختنت غبطه می‌خورند...
حس بیگانگی درون با برون خیلی چیز اذیت کننده‌ایه چون تو باید از خودت مطمئن باشی و معمولا این اطمینانه با یک حالت ignorance همراهه. و این حالت ignorance باعث این می‌شه که کمتر درک از بیرون خودت داشته باشی. و وقتی سعی می‌کنی این رو در خودت کم کنی که درک بهتری پیدا کنی، همزمان بیگانگی و نگرانی پیدا می‌کنی. بیگانگی که همون چیزیه که از ترسش فرار می‌کنی از فکر بهش و نگرانی هم ازین پیدا می‌کنی که دیگران چطور می‌بینند دنیا رو که من نمی‌فهمم و این نفهمیدن من شاید حجابی بر واقعیت باشه.

حالا دردناک‌تر از بیگانگی درون با برون، بیگانگی درون با درونه. یعنی تو احساس کنی خودت رو هم درک نمی‌کنی و نمی فهمی چیکار باید بکنی در مقابل خودت. چون حتی ignorance هم پاسخگو نیست و کمکی نمی‌کنه. یعنی در مقابل این اذیته هیچ سلاحی هم ندارم.
هرچند وقتی دچار این حس بیگانگی درون رو پیدا می‌کنم و واقعا نمی‌دونم چطوری می‌شه هندلش کرد.