دوست دارم در عمل هم هر روز نزدیکتر شم به اون مناجاتی که با این شروع میشد: استغفرک من کل لذت بغیر ذکرک و ...
امروز یک کسی توی دانشگاه به من گفت تو نسبت به پارسال خیلی عوض شدی. پارسال همین موقع خیلی شل بودی و اصلا دنبال تغییر خاصی نبودی. نگاه فلسفی غیر عملیای هم داشتی. با خودم فکر میکردم هدفم چیه؟ هدفم از اینکه دنبال این هستم که کارای زیادی رو خوب انجام بدم چیه؟
فکر میکنم انگیزهام این بوده که تا جایی که میتونم به پرفکشن نزدیک شم. اما نه برای اینکه پرفکشن بالقوه ارزشمنده. بلکه برای اینکه فرصت محدوده. فرصت در این عمر خیلی محدودتر از اینه که بخوای درجا بزنی، بخوای تغییری نکنی. اگر از هر فرصتی برای رشد فکری و اخلاقیت استفاده کنی شاید در طولانی مدت بتونی یک «آدم» از خودت بسازی...
جز این هدف خاصی ندارم. قرار نیست به جای خاصی برسم