ای کاش همیشه میفهمیدم که به ملاقات چه کسی میرم.
و ای کاش سیرت هم مثل صورت قابل عطر زدن و مرتب کردن بود (عوامل بیرونی).
من بیتو دمی قرار نتوانم کرد/ احسان تو را شما نتوانم کرد
گر بر تن من زبان شود هر مویی/ یک شکر تو از هزار نتوانم کرد
و ای کاش سیرت هم مثل صورت قابل عطر زدن و مرتب کردن بود (عوامل بیرونی).
من بیتو دمی قرار نتوانم کرد/ احسان تو را شما نتوانم کرد
گر بر تن من زبان شود هر مویی/ یک شکر تو از هزار نتوانم کرد