ملغمه

ملغمه یعنی اینجا هدفش فقط زده شدن حرفه نه درستیش

ملغمه

ملغمه یعنی اینجا هدفش فقط زده شدن حرفه نه درستیش

بعضی وقتا احساس می‌کنی نوشتن توی کاغذ کافی نیست...
نوشتن فکرا و حرفا توی دنیای وب مثل انداختن سوزن در یک حجم عظیمی از کاهه....

۱۹ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

از اینکه در شرایطی قرار دارم که هر کاری بکنم پشیمون می‌شم، خیلی ناراحتم.
از اینکه هیچ گزینه‌ای پیش روی من نیست که بتونه کمی بهتر از الان باشه، خیلی ناراحتم.
از اینکه همین الان هم یکی از بدترین زمانای زندگیمه، خیلی ناراحتم.

خیلی خسته‌ام...
باید سعی کنم از هیچ چیز نترسم.
بعضی وقت‌ها ممکن است هیچ یک از پیش‌آمدها حال انتخاب‌ها و اختیارات ما نباشد...
م: ده سال دیگه به نظرت چی می‌شیم؟
ب: ده سال دیگه به نظرم خیلی قوی‌تر از الان هستیم...
م: من فکر می‌کنم ده سال دیگه معتاد می‌شم داغون می‌شم.
ب: چرا اینطور می‌گی؟
م: چون تورو دیگه ندارم!

ب از حرکت ایستاد.
م به حرکتش ادامه داد.
ب نتوانست بایستد، نشست.
م برگشت،
م: من معتاد نمی‌شم نترس. سعی می‌کنم خیلی قوی شم. شوخی کردم.
م: حالا پاشو غصه نخور.

هنوز م فکر می‌کند ۵ سال دیگه معتاد باشد بهتر توجیه می‌شود.
بعد از چهارسال
مادر: بالاخره یکی در دنیا پیدا می‌شه که بهت نزدیک باشه.
من: پیدا شده بود. از دستش دادم.
مادر: منظورت «...» هست؟
من: آره، ولی الان کاری نمی‌تونم بکنم...
من: خودم بیشترین مسئولیت رو می‌پذیرم در قبال اشتباهاتم.
مادر ساکت می‌ماند...
مدت زیادی بود که احساس خوب اینچنینی نداشتم.
احساس زنده بودن در درونم می‌کنم.
بله از هر فرصتی برای زنده بودن هم استقبال می‌کنم.
حتی اگر معناش این باشه که یک روز در سال این فرصت رو دارم...
خیلی سخته وقتی ندونی که باید چیکار کنی اما بدونی هیچی سرجاش نیست.
ای کاش قوی‌تر از این بودم...
شاید امسال بهترینم پسرفت کرده باشه و به صورت میانگین هم پسرفت کرده باشم. اما فکر کنم بدترینم به بدی گذشته نیست...
جای شکر داره.
فکر کنم اولین قدم، نوشتن حرف‌ها و مشکلات بود.
احساس می‌کنم با نوشتنشون بیشتر تلاش می‌کنم اونی که گفتم هستم نباشم.
خیلی انرژی ازم برد تا ازش بخوام که بخونه چون هم نمی‌دونستم چقدر براش انرژی‌بر و آزار دهندست و هم نمی‌دونستم که اصلا می‌خونه یا نمی‌خونه.
اما با همه انرژی‌ای که از من گرفت؛ اگر نمی‌گفتم، خلاف تمام حرف‌هام رو اجرا کرده بودم. حالا احساس آرامش دارم... :)
قسمتی از درونم هر روز بیشتر می‌ترسد.
اما قسمت دیگری در درونم می‌گوید قرص باش!

خوشبین نیستم و احساس می‌کنم روزهای سختی در انتظار مردم است.
امیدوارم صبر کافی داشته باشیم... و امیدوارم وضعیت کم‌کم پایدار شود.