ملغمه

ملغمه یعنی اینجا هدفش فقط زده شدن حرفه نه درستیش

ملغمه

ملغمه یعنی اینجا هدفش فقط زده شدن حرفه نه درستیش

بعضی وقتا احساس می‌کنی نوشتن توی کاغذ کافی نیست...
نوشتن فکرا و حرفا توی دنیای وب مثل انداختن سوزن در یک حجم عظیمی از کاهه....

انتظار یکی از سخت‌ترین کارها برای کساییه که عاشقن.
کند گذشتن زمان وقتی در انتظار کسی هستی فقط یک وهم نیست. یعنی اینطور نیست که فقط حست نسبت به زمان متفاوت باشه.
اتفاقات هم خیلی کند می‌گذرن. یکی از بهترین وقتا برای اینکه بفهمی واقعا زمان متفاوت می‌گذره، اینکه که در حین انتظار، احساس کنی موسیقی‌ای که گوش می‌دی ۱۰ برابر جزییات بیشتری ازش می‌شنوی...

مثالای دیگه هم زیادن. جداً زمان کندتر می‌گذره. شاید واسه هر کسی یک جور!
مهندسی باعث شده فقط با عدد و کمیت سروکار داشته باشیم. اهل دل فقط با کیفیت سروکار دارند.
خیلی جالبه!
در آداب عبد و معبود این را می‌توان به سادگی گفت که اگر عبد خود را حقیقتا بنده‌ی معبود بداند، هیچگاه از معبود درخواست امری ندارد که تو به من «فلان» را بده. بلکه از وی هر آنچه معبود خیر عبد می‌بیند طلب می‌کند و اعتماد دارد که از معبود هم جز خیر به عبد چیزی نمی‌رسد...

شاید بد نباشد که اینطور نگاه شود که اگر عبد تماما در معبود ذوب شده باشد، چیزی را جز رضایت معبود خیر نمی‌یابد...
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست

عبادت و عمل صالح به خودی خود رزق و روزی انسان از طرف خداست. گرچه این جمله بدیهی به نظر می‌رسد ولی ورود جملات بدیهی به نیات و درون انسان خیلی آسان نیست.


سجود هم یکی از نعماتی است که انسان در آن عظمت خدا را درک کند و بفهمد چه کسی در مقابل اوست.

صفر و صدی نبودن در دلتنگی از جمله سخت ترینِ کار‌هاست...
یک وقت‌هایی ...
از بس همه چیز عجیب و غیر عادیست ...
بهتره حرفی نزنی و بگی دوستت می‌دارم ...

شاید لبخند بعدش حالش رو خوب کنه!

...

هر اعتقاد که تو را گرم کرد، آن را نگه دار و هر اعتقاد که تو را سرد کرد، از آن دور باش!
مرد آن باشد که در ناخوشی خوش باشد، در غم شاد باشد. زیرا که داند که آن مُراد در بی‌مُرادی همچنان در پیچیده است. در آن بی‌مُرادی، اومیدِ مُراد است و در آن مُراد، غُصّه‌ی رسیدن بی‌مُرادی. آن روز که نوبتِ تبِ من بودی، شاد بودمی که «رسید صحّتِ فردا.» و آن روز که نوبت صحّت بودی، در غُصّه بودمی که «فردا تَب خواهد بودن.» آن که می‌گویی «اگر دی نخوردمی، امروز این رنج نبودی،» خود را در سرِ آن می‌کنی.
مرد آن است که همه را در سرِ خود کند. کمال او آن است و آنگه بزرگتر شود.
...

برگرفته شده از کتاب مقالات شمس
تا اومدم توضیح بدم دیدم خودش توضیح میده:
استغفرک من کل لذت بغیر ذکرک.

احساسات داشتن برام غیر مجازه...

دکتر تجویز کرده که بخاطر شکستگی کمر یه مدت استراحت مطلق باشم... بعد فک می‌کردم که مسکنه که می‌خوردمم واسه شکستگی کمره. نگو زده بود به جای دیگه. پامم چلاق کرده بود.

اومدم بیرون یکی گفت یه باری هست بلند کن. نگاش کردم دیدم شاید حق می‌گه. اومدم بلند کنم یهو دردش زد بیرون. پکیدم.


اینطورا

در آداب عبادت و ارتباط عبد و معبود به نظرم این هست که هرچه یکی بیشتر در زندگی موفق (مادی/معنوی) باشه باید بیشتر خضوع و خشوع از خودش در برابر رب نشون بده.
همچنین در اینکه چرا حضرت حق را رب می‌خوانند جای تأمل بسیار است...