بعد از چهارسال
مادر: بالاخره یکی در دنیا پیدا میشه که بهت نزدیک باشه.
من: پیدا شده بود. از دستش دادم.
مادر: منظورت «...» هست؟
من: آره، ولی الان کاری نمیتونم بکنم...
من: خودم بیشترین مسئولیت رو میپذیرم در قبال اشتباهاتم.
مادر ساکت میماند...
مادر: بالاخره یکی در دنیا پیدا میشه که بهت نزدیک باشه.
من: پیدا شده بود. از دستش دادم.
مادر: منظورت «...» هست؟
من: آره، ولی الان کاری نمیتونم بکنم...
من: خودم بیشترین مسئولیت رو میپذیرم در قبال اشتباهاتم.
مادر ساکت میماند...